راه‌های گسترش بهداشت روانی در جامعه
" خـشـونـت مـمـنــوع "

راه‌های مختلفی برای گسترش بهداشت روانی در جامعه وجود دارد. نخست، رعایت اموری است که می‌تواند از بروز ناسلامتی روانی پیشگیری کند. در درجه دوم، از نظر جسمی، باید امنیت خدماتی و بیمه‌ای افراد تأمین شود. بیمه‌های اجتماعی به‌طورکلی تأثیر فراوانی بر سلامت روانی افراد دارند. به‌طور مثال اگر فردی بیکار شد، آیا برای او در جامعه شغلی وجود دارد؟ اگر قرار باشد از بیمه بیکاری استفاده کند، آیا سرانجام برای فرد بیکار شغلی پیدا خواهد شد؟
این موضوعات نمود واقعی هم دارد. در تجربیات شخصی‌ام در دانشگاه، روزی نیست که دانشجویی به من مراجعه نکند و نگوید که به آخر خط رسیده و در نا امیدی کامل قرار دارد. بسیاری از این جوانان خسته شده‌اند از این‌که کار نیست؛ یا اگر کاری هم باشد، درآمد کافی ندارند. وقتی این فرد در کلاس نشسته، چطور می‌توان او را وادار کرد تا خوب آموزش ببیند؟ او نگرانی‌هایی دارد که باعث می‌شود تنها حضور فیزیکی در کلاس داشته باشد. اما وقتی این فرد احساس کند که حمایت کامل اجتماعی از او وجود دارد، وضعی متفاوت با وضع امروزش خواهد داشت.

بیمه‌ها به‌طور «ظاهری» در جامعه گسترش پیدا کرده‌اند اما درواقع چنین نیست. به‌طور مثال ٢‌سال است که گفته‌اند می‌خواهیم به روزنامه‌نگاران و نویسندگان خدمات بیمه‌ای ارایه کنیم؛ اما از اجرای آن خبری نیست. در همان بیمه‌هایی هم که وجود دارد میزان خدمات بسیار پایین است اما در ظاهر حرف این است که همه نویسندگان، هنرمندان و روزنامه‌نگاران بیمه‌اند. اما این بیمه، بیمه‌ای نیست که بتواند دردی از آنها را دوا کند. با این توصیفات اگر خدمات و بیمه‌های تأمین‌اجتماعی، تعریف شده باشند و خدمات درستی ارایه دهند، یک از راه‌هایی است که می‌تواند بخشی از سلامت روانی و جسمانی افراد را تأمین کند.
برای ایجاد سلامت روانی در جامعه، باید فشار ساختاری از روی مردم برداشته شود. فشار ساختاری یعنی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، بر مردم فشاری نباشد و با رفتارهایمان نباید افراد را در زمینه‌های مختلف، دچار سرخوردگی کنیم. به‌عنوان نمونه فرد وقتی رشته هنر و موسیقی را دوست دارد، باید بتواند در آن رشته تحصیل کند. وقتی امکان دستیابی به این خواسته‌ها ممکن نباشد، سلامت جسم و روان افراد به مخاطره می‌افتد. در این شرایط فشارهای مختلفی از سوی جامعه یا ساختارهای موجود در آن، بر افراد وارد می‌شود و امکان سرخوردگی افزایش می‌یابد. آیا فرد سرخورده، می‌تواند فرد سالمی باشد؟ این تنها یک مثال بود. می‌توان مثال‌های دیگری از سایر حوزه‌ها را بیان کرد که فشار ساختاری بر افراد جامعه تحمیل می‌شود. تا زمانی که این فشار وجود دارد، جامعه سالمی از لحاظ روانی نخواهیم داشت.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: